مخارج روزافزون دولتها برای انجام وظایفی همچون تخصیص منابع، توزیع عادلانه درآمد، رشد اقتصادی، گسترش اشتغال و ... منابع درآمدی گوناگون و در عین حال باثباتی را می طلبد، درآمدهای دولتها معمولا به دو گروه درآمدهای مالیاتی و غیرمالیاتی تقسیم می شود تجربه کشورهایی که دارای سیستم مالیاتی کارآمد هستند، نشان داده است که بالا بودن سهم منابع مالیاتی به منابع غیر مالیاتی از آثار نامطلوب اقتصادی تا حد بسیار زیادی جلوگیری کرده و درآمد باثباتی برای دولتها فراهم می سازد. رشد درآمدهای مالیاتی ایران در سال های اخیر به طور عمده در بخش مالیات های مستقیم حقوق و عوارض گمرکی بوده است و با در نظر گرفتن این واقعیت تلخ که به مالیات در گذشته توجه کمی شده است در این راستا مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یکی از سیستم های مطرح طی دو دهه اخیر، مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. در بین انواع مالیات های موجود نیز یکی از بهترین روش های اخذ مالیات، مالیات بر ارزش افزوده می باشد. مالیات بر ارزش افزوده بهترین ابزار برای تأمین درآمدهای عمومی، بازتوزیع ثروت و درآمد، ایجاد انضباط مالی و مدیریتاقتصادی است، تأمین هزینه های عمومی کشور همچون تأمین امنیت، بهداشت و درمان، آموزش و ... نیازمند منابع مناسب و مستمر برای دولت ها می باشد و مهمترین منبع درآمدی دولت ها برای تأمین این هزینه ها در جهان امروز مالیات بر ارزش افزوده است که برخلاف روش تأمین هزینه از طریق فروش نفت که منجر به افزایش تقاضا و تورم می شود روش سالم تری بوده و بر ترکیب تقاضا اثرگذار است.. تغییر و تحول در اقتصاد کشور و در نتیجه تغییر در نحوه تولید و توزیع ثروت و درآمد، مستلزم بازنگری و تجدید در مالیات بر ارزش افزوده است. مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیت اقتصادی است که نصیب دولت می گردد. مالیات بر ارزش افزوده (Vat) نوعی مالیات چند مرحله ای است که در مراحل مختلف زنجیره تولید توزیع براساس درصدی از ارزش افزوده کالاهای تولید شده و یا خدمات ارائه شده اخذ می گردد ولی مالیات پرداختی در هر مرحله از زنجیره واردات تولید توزیع به عنصر مرحله بعدی زنجیره انتقال می یابد تا در نهایت توسط مصرف کننده نهایی پرداخت گردد. این مالیات در واقع نوعی مالیات غیرمستقیم بر مصرف است که به صورت غیرانباشته به کلیه مراحل تولید و توزیع خصوصی کالا و خدمات تعلق می گیرد و خرید کالا و خدمات واسطه ای را از پرداخت مالیات معاف می کند.
استهلاک + سود + اجاره + بهره + دستمزد = معاملات واسطه ای کل معاملات =ارزش افزوده
بنابراین دو روش کلی برای محاسبه مالیات فوق معرفی می شود که عبارتند از: روش تجمعی و روش تفریقی.
در روش تجمعی بر مبنای تعریف ارزش افزوده از حاصل جمع عواید نهاده های تولید یعنی دستمزد، اجاره، سود بانکی، سود بنگاه و ... مالیات محاسبه و اخذ می شود (ضیایی بیگدلی، طهماسبی بلداچی، 1383).
در حالی که در روش تفریقی ارزش افزوده به عنوان اختلاف میان ارزش کل معاملات و ارزش معاملات واسطه ای (اختلاف میان ورودی و خروجی) در نظر گرفته شده و بر این اساس مالیات فوق محاسبه می گردد.
از سوی دیگر هر یک از روش های فوق نیز خود به دو شیوه، اعمال مستقیم و غیرمستقیم دسته بندی می شوند. به این ترتیب چهار شیوه کلی اعمال مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد. (1988A. A. Tait,)
الف) روش تجمعی مستقیم
(سود + اجاره + بهره + دستمزد) * نرخ مالیاتی
ب) روش تجمعی غیرمستقیم
(سود) * نرخ مالیاتی + (اجاره + بهره + دستمزد) * نرخ مالیاتی
پ) روش تفریقی مستقیم
(ورودی - خروجی) * نرخ مالیاتی
ت) روش تفریقی غیرمستقیم
(ورودی) * نرخ مالیاتی - (خروجی) * نرخ مالیاتی
در حال حاضر معمول ترین روش اجرایی این مالیات استفاده از سیستم صورت حساب خرید و فروش است و اشخاصی که به فعالیت اقتصادی اشتغال دارند از یک طرف پرداخت کننده و از طرف دیگر وصول کننده این مالیات بوده و وصول کننده، مالیات پرداختی را از مالیات وصولی کسر و مابه التفاوت را به حساب مالیاتی پرداخت می کند (تعیین بدهی مالیاتی از طریق به کارگیری نرخ ثابت مالیات روی کل فاکتور فروش و کسر مقدار مالیات پرداختی بر خرید واسطه ای).
از نظر اقتصادی ارزش افزوده ما به تفاوت ارزش ستانده و ارزش داده است، همچنین مالیات بر ارزش
تصادفی