دسته بندی: علوم انسانی » تاریخ
فرمت فایل دانلودی: rar
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 70
حجم فایل:525 کیلوبایت
قیمت: 6000 تومان
دانلود تحقیق با موضوع داستان یوسف و زلیخا،
در قالب word و در 70 صفحه، قابل ویرایش.
توضیحات:
داستان یوسف و زلیخا:
قرآن داستان هایى را که در آن ها رد پایى از مسائل عشقى و جنسى دیده مى شود، در نهایت متانت و در هاله اى از تقدس و اشارات لطیف و بدیع، طرح و بیان مى کند و از میان این داستانها مى توان به داستان عشقى یوسف و زلیخا اشاره کرد که فرازى از داستان یوسف (ع) را در سوره اى که به همین نام آمده، دربر گرفته است.
داستانى که از عشق سوزان و آتشین یک زن زیباى هوس آلود با جوانى ماهرو و یکدل سخن مى گوید. گویندگان و نویسندگان هنگامى که با این گونه صحنه ها روبرو مى شوند، یا ناچارند براى ترسیم چهره قهرمانان و صحنه هاى اصلى داستان جلوى زبان و یا قلم را رها نموده و به اصطلاح حق سخن را ادا کنند - گو این که هزار گونه تعبیرات تحریک آمیز یا زننده و غیراخلاقى به میان آید- و یا مجبور مى شوند براى حفظ نزاکت و عفت زبان و قلم، پاره اى از صحنه ها را در پرده اى از ابهام بپیچند و به خوانندگان و شنوندگان به طور سربسته تحویل دهند … ولى قرآن در ترسیم صحنه هاى حساس این داستان به طرز شگفت انگیزى دقت در بیان را با متانت و عفت به هم آمیخته و بدون این که از ذکر وقایع چشم بپوشد و اظهار عجز کند، تمام اصول اخلاق و عفت را نیز به کار بسته است. به همین دلیل قرآن در مقدمه داستان آن را زیباترین داستان خوانده و در امتیازبندى داستان ها بهترین امتیاز را به این داستان مى دهد و مى فرماید: ((نحن نقص علیک احسن القصص )) (ما بهترین داستان را به زیباترین اسلوب براى تو بازگو مى کنیم). ((قصه یوسف به آن طریق که قرآن سروده بهترین سراییدن است، زیرا با این که قصه عاشقانه است، طورى بیان کرده که ممکن نیست کسى چنین داستانى را عفیف تر و پوشیده تر از آن بسراید)). این فراز از داستان یوسف (ع ) در قرآن را مى آوریم تا بتوانیم نکات زیباى هنرى و ظرافت هاى ادبى و اخلاقى آن را که با بیانى شیوا و تعابیرى زیبا آمده است، بررسى کنیم و زبان به تحسین اعجاز هنرى آن بگشاییم. قرآن این فراز از داستان را این گونه آغاز مى کند: ((و راودته التى هو فى بیتها عن نفسه و غلقت الابواب و قالت هیت لک قال معاذ الله انه ربى احسن مثواى انه لایفلح الظالمون.)) و آن زنى که یوسف در خانه وى بود، از او تمناى کامجویى کرد و درها را بست و گفت: بیا. گفت: پناه مى برم به خدا که مربى من است و منزلت مرا نیکو داشته است، که ستمگران رستگار نمى شوند. از نکته هاى قابل تامل در این داستان که نظر اندیشمندان مسلمان و مفسران قرآن را به خود جلب نموده است و به اعجاز هنرى آن پرداخته اند، آیه فوق است . استاد جعفر سبحانى پیرامون هنر قصه گویى در سوره یوسف و این که این آیه چگونه با حفظ عفت و عدم پرده درى به یک مساءله جنسى و کامجویى پرداخته است …
تصادفی